اولین نماز جمعه تونس بعد از پنجاه سال
.
.
.
.
.
الیس الصبح بقریب؟
اولین نماز جمعه تونس بعد از پنجاه سال
.
.
.
.
.
الیس الصبح بقریب؟
به حساب بی معرفتیم مگذار
که دیدنت را
-توی این همه سال-
با این همه عطش،
طلب نکرده ام.
چشمان گنه کار، لایق دیدار نیست
*این چشم ها حالا حالاها باید خون دل بخورند و ببارند برای تطهیر...
مادر که باشی
و شش ماهگی پسرکت بیفتد توی محرم
روضه نمیخواهی برای گریستن
شیر خوردنش
لبخندهای عاشقانه اش به مادر
توی بغل گرفتنش
همه اش خونِ دل است
سخت ترین قسمتش این است که
که میبینی
یک بچه کوچکِ شش ماهه
همه چیز را می فهمد...
فرمود:
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً *
و نفرمود:
إِنَّ بَعدَ الْعُسْرِ یُسْراً
پ.ن: بگردی حتما پیدایش میکنی. یُسر هایش را میگویم.
*(سوره مبارکه انشراح آیه6)
چقدر خوب است که شهر،
یک قلب داشته باشد
یک قلب پر حرارت، که آدمها، صبحها
سواره و پیاده، وقتی که از کنارش رد میشوند
دستشان را ببرند روی سینه
و زیر لب بگویند:
السلام علیک ِ یا فاطمة المعصومه...
اَتَرى تَجی ءُ فجیـــعــة ...بأمض من تلک الفَجـــیعة
حیثُ الحسین ُ على الثَرى...خیلُ العدى طُحنَت ظُلــوعُه
قتلته آل امیة، ظـــام... الــى جنبِ الشرــــیعة
ورضیعه بدمِ الورید مخضّبٌ
فاطلب رضیعــــــــة
فاطلب رضیعــــــــة
فاطلب رضیعــــــــة ....
مولای من! بالاتر ازین ها میخواهی برای آمدن؟.....
* قصیده سید حیدر عاملی(+)
.
.
.
فدای خشکی لب هات
بسوزان هر طریقی می پسندی
که آتش از تو و خاکستر از من ...
بکش چون صید و در خونم بغلطان
تماشا کردن از تو ، پر پر از من...
ندارم چون متاعی دیگر ای عشق
بگیر انگشت و این انگشتر از من...