می گوید:
هر چیز را از خدا بخواهید؛
حتّى بند کفش را،
حتّى کوچکترین اشیا را
و حتّى قوت روزانهى خود را.
بگذارید این منِ دروغینِ عظمت یافته در سینهى ما- که مىگوییم «من» و خیال مىکنیم مجمع نیروها ما هستیم- بشکند.
این «من» انسانها را بیچاره مىکند...
آقا /خطبههاى نماز جمعهى تهران 28/11/1373
توسط: قاصدک های سوخته روز شنبه 90 تیر 18
توسط: قاصدک های سوخته روز پنج شنبه 90 اردیبهشت 29
در جمهوری اسلامی هر کجا قرار گرفته اید،
همانجا را مرکز دنیا بدانید
و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است(+)
" آقا"
پ.ن: اگر مهندس و کارگر و دکتر و معلم و رفتگر و... همه اینطوری فکر کنند...
توسط: قاصدک های سوخته روز یکشنبه 89 اسفند 29
همهى شما برادران عزیز و خواهران عزیز و نمازگزاران گرامى و خودم را توصیه میکنم به رعایت تقواى الهى...
خداى متعال به پیغمبر خود هم میفرماید: «یا ایّها النّبىّ اتّق اللَّه».
تقوا، لزوم تقوا، رعایت تقوا، مخاطبش حتّى وجود مقدس پیغمبر است.
خدا را در نظر داشته باشیم؛
مراقب اعمال خود، رفتار خود، گفتار خود، حتّى افکار و تصورات خود باشیم؛
این معناى تقواست.
اگر این حاصل شد، همهى راههاى بسته گشوده خواهد شد ...(+)
پ.ن: حتی افکار و تصورات خود...
توسط: قاصدک های سوخته روز یکشنبه 89 بهمن 17
امتحان الهى براى این نیست که خدا ما را بشناسد، ببیند ما در چه وزنى، در چه حدى هستیم؛ خود امتحان در حقیقت یک گام است به سوى مقصد. من و شما که امتحان میشویم، معنایش این است که اگر توانستیم از این شدت و از این محنت عبور کنیم، یک وضع جدیدى، حیات جدیدى، مرحلهى جدیدى را به دست مىآوریم. در این خصوص، یک ملت و یک شخص تفاوتى نمیکند.(+)
این تعبیر آقا، از امتحان، برایم تازگی داشت. این طوری که فکر کنی، دادنش راحت تر هم هست.حتی شاید گاهی دلت بخواهد بدون اینکه وقتش باشد ازت امتحان بگیرند. خیلی خیلی که با معرفت بشوی حتی تر شاید خواهش کنی برای دادن یک امتحان جدید. هرچند تا آنجاها راه زیاد است.
توسط: قاصدک های سوخته روز سه شنبه 89 آذر 2
"در میدان سیاسى، فتنهى سال 88 را جوانهاى ما خواباندند. بیش از عوامل گوناگون دیگر، جوانهاى ما، همین شما دانشآموزها، همین شما دانشجوها نقش داشتید؛ والّا فتنه، فتنهى بزرگى بود. من به شما عرض کنم؛ چند سالى که بگذرد، آن وقت قلمهاى بسته شدهى آگاهان بینالمللى روان خواهد شد، باز خواهد شد، خواهند نوشت. ممکن است من آن روز نباشم، اما شماها هستید؛ خواهید شنید، خواهید خواند که چه توطئهى بزرگى پشت فتنهى سال 88 بود. "*
چیزی گلویم را میفشرد...
*از بیانات آقا در روز 13 آبان 1389
توسط: قاصدک های سوخته روز سه شنبه 89 آبان 25
1. مقام معظم رهبری در دیدار با جوانان و دانشجویان قمی:(4 آبان 89)
توجه بکنید؛ از سالهاى آخر دههى اول انقلاب به بعد، دشمنان انقلاب و
جبههى دشمن با استفاده از کارشناسهاى ایرانى یک سیاستى را طراحى کردند -
چون غیر کارشناسهاى ایرانى به این نکته توجه پیدا نمیکردند؛ کسانى که طرف
مشورتشان قرار میگرفتند، ایرانى بودند - و آن سیاست این بود که از قم
آنتىتز انقلاب درست کنند. همان طور که انقلاب از قم جوشید، یک ضد انقلاب
هم از قم به وجود بیاورند. قم حوزهى روحانیت است. حوزهى علمیه ظاهراً در
قم است، اما این جمع حوزوى در معنا در همهى کشور منتشر است. این طلبهى
قمى که در قم ساکن است، در شهر خود، در روستاى خود صاحب نفوذ است. از
سرتاسر کشور در اینجا جمعند. آن روزى که افراد این حوزه براى تعطیلى یا
براى کارى به منازل خود میروند، معنایش این است که حوزه در سرتاسر کشور
منتشر میشود. پس هر فکرى در اینجاست، هر ایدهاى در اینجاست، هر عزم و
ارادهاى در اینجاست، هر حرکت و جهتگیرىاى در اینجاست؛ در واقع در سرتاسر
کشور یک امتدادى دارد؛ این را بیگانهها نمیفهمیدند؛ آمریکائىها
نمیتوانستند این حقیقت را تحلیل کنند؛ این را یک خودى، یک ایرانى، یک آشنا
به طبیعت روحانیت میتوانست بفهمد؛ این را به آنها یاد دادند؛ لذا سعى کردند
در قم زمینهى فتنه را فراهم کنند. من چون نمیخواهم از کسى اسم بیاورم،
اسم نمىآورم و عبور میکنم. در همان سال 58 و 59، هم مردم قم، هم مردم
تبریز حماسه آفریدند؛ نه فقط حماسهى آمدن توى میدان و مشت گرهکردن، بلکه
حماسهى معنوى، حماسهى شعور، حماسهى تحلیل درست. بعد از رحلت امام هم به
شکل دیگرى همین اتفاق در قم افتاد. اینجا هم مخالفین و دشمنان - عمدتاً
دشمنان بیرون مرز؛ اصل آنهایند - طراحى کرده بودند که بتوانند این آنتىتز
را در اینجا به وجود بیاورند. اگر قمىها غافل بودند، اگر جوانهاى قم از
تحلیل عاجز بودند، اگر آن هوشمندى لازم را نمیداشتند، مشکلات بیش از اینها
میشد؛ این حقیقت امر است، این بیان واقع نسبت به مجموعهى جوان در قم است.
2. در دیدار با مسئولین استان قم:(5 آبان 89)
براى قم برنامهریزى کردند. همان طورى که دیروز هم در یک جلسهاى در اینجا
گفتم، تصمیم جبههى دشمن این بود که همچنان که قم پایگاه عظمت اسلام و
برافراشته شدن پرچم انقلاب بود، در همین قم آنتىتز انقلاب را به وجود
بیاورند؛ اینجا را بکنند پایگاه ضدیت با انقلاب؛ براى این تلاش کردند، براى
این برنامهریزى کردند. از انواع و اقسام شیوهها استفاده کردند؛ از جمله
کار کردن روى فکر مردم قم، روى احساسات مردم قم، شاید بتوانند این احساسات
را خاموش کنند یا کمرنگ کنند. بنابراین در این سالها خیلى کار شده است.
توسط: قاصدک های سوخته روز شنبه 89 آبان 8
پنج شنبه وقتی درب شبستان را باز دیدم
اندوهی قلبم را پر کرد.
معنای دربهای باز شبستان این بود:
آقا
از قم
رفت.
توسط: قاصدک های سوخته روز شنبه 89 آبان 8
آقا جانانتظارمان برای زیارتتان به درازا کشید؛
اشتیاقمان اما
لحظه به لحظه بیشتر شد...
چشم به راه تان
فرزند زهرای اطهر...
توسط: قاصدک های سوخته روز شنبه 89 مهر 24
بنده معتقدم کار بایستى جورى برنامهریزى و تنظیم بشود که
انسان بتواند به خانوادهى خود، به فرزندان خود، به روابط عاطفى بپردازد؛
خودش را له نکند. ولى خوب، بعضى هستند؛
حالا واقعاً یا ظرفیت زیادى دارند، به همه چیز در جاى خود
میپردازند و ظرف کار را لبریز میکنند،
یا اینکه از جاهاى دیگر کم میگذارند وبه کار اضافه میکنند.
آقا +
توسط: قاصدک های سوخته روز چهارشنبه 89 مهر 21