دوستش داشت.
اما یکطرفه بود.
از لحاظ فکری خط مشترکی نداشتند.
و این عذابش میداد.
سعی کرده بود بهش فکر نکند.
راه های دیگری رو هم امتحان کرده بود.
اما باز دوستش داشت.
دست آخر به دلش یک دعا افتاد.
خدایا محبتش را از دلم بیرون ببر!
و خدا برد.
به همین آسانی.
پ.ن: دلتان جاهای بد نرود. دوستی دختر و پسری نبود!
اما یکطرفه بود.
از لحاظ فکری خط مشترکی نداشتند.
و این عذابش میداد.
سعی کرده بود بهش فکر نکند.
راه های دیگری رو هم امتحان کرده بود.
اما باز دوستش داشت.
دست آخر به دلش یک دعا افتاد.
خدایا محبتش را از دلم بیرون ببر!
و خدا برد.
به همین آسانی.
پ.ن: دلتان جاهای بد نرود. دوستی دختر و پسری نبود!
توسط: قاصدک های سوخته روز سه شنبه 89 شهریور 2