دور هم جمع شده ایم.
سفره افطاری.
افطار که میکنیم
بابا نگاهمان میکند و لبخند میزند.
لبخند به روی بچه هایی که حالا خودشان شده اند صاحب بچه!
می خندد و می گوید:
قبول باشه. انشالله خدا لقای خودش رو نصیبتون کنه.
و زیر لب آرامتر ادامه میدهد:
توی همین ماه.
دلم آب میشود...
توسط: قاصدک های سوخته روز چهارشنبه 91 مرداد 4