سفارش تبلیغ
صبا ویژن



آبان 89 - قاصدک های سوخته

   

تلویزیون دارد حدیث سرو را پخش میکند.
شرح زندگی علامه.
اتفاقی زده بودم کانال چهار.
وسط های برنامه، برگزاری همایش متالورژی توی دانشگاه علم و صنعت را زیر نویس میکند.


* از حالا به بعد عذرخواهی میکنم برای شخصی بودن بعضی پست ها.هرچند شاید بعضی ها فهمیدند.



توسط: قاصدک های سوخته روز سه شنبه 89 آبان 25

زرناک یا سیدتنا مشتاقین
زن میانسال عرب این را گفت و قطره اشکی روی صورتش چکید.
درب حرم بی بی را بوسید
و رفت
.



توسط: قاصدک های سوخته روز سه شنبه 89 آبان 25

"در میدان سیاسى، فتنه‌ى سال 88 را جوانهاى ما خواباندند. بیش از عوامل گوناگون دیگر، جوانهاى ما، همین شما دانش‌آموزها، همین شما دانشجوها نقش داشتید؛ والّا فتنه، فتنه‌ى بزرگى بود. من به شما عرض کنم؛ چند سالى که بگذرد، آن وقت قلمهاى بسته شده‌ى آگاهان بین‌المللى روان خواهد شد، باز خواهد شد، خواهند نوشت. ممکن است من آن روز نباشم، اما شماها هستید؛ خواهید شنید، خواهید خواند که چه توطئه‌ى بزرگى پشت فتنه‌ى سال 88 بود. "*

چیزی گلویم را میفشرد...

*از بیانات آقا در روز 13 آبان 1389 




توسط: قاصدک های سوخته روز سه شنبه 89 آبان 25

یَا بُنَیَّ!
محتاج
نگاه
دیگران*
مباش!



*هر آنچه غیر خدا



توسط: قاصدک های سوخته روز شنبه 89 آبان 22

سه هفته است به سبک اخبارهای غربی دارد "بخش لالایی" را پخش میکند.
دیگر به اینجایش فکر نکرده که در اسلام چیزی مهم تر از "آبروی مومن" وجود ندارد.



توسط: قاصدک های سوخته روز پنج شنبه 89 آبان 20

آدم گرسنه وقتی به یک غذای لذیذ و مطبوع برسد، نان و پنیر(حتی با گردو هم!) دیگر برایش صفایی ندارد.

پ.ن: مدتی هست که دیگر وبگردی و گودر نوردی و حتی وبلاگ نویسی برایم جذابیت سابق را ندارد.
قاصدک های سوخته البته حسابش جداست!



توسط: قاصدک های سوخته روز پنج شنبه 89 آبان 20

وقتی که یک هفته هر روز برای جمع و جور کردن یک تحقیق ساده کلاسی وقت میگذاری و زحمت میکشی
تازه میفهمی اینکه می گویند مرحوم کلینی(رحمة الله علیه) بیست سال برای نوشتن کافی وقت صرف کرد، یعنی چه.
تازه شاید باز هم نفهمی.



توسط: قاصدک های سوخته روز چهارشنبه 89 آبان 19

یک.دو.سه.چهار.پنج.شش.هفت.هشت.نه.ده.یازده.دوازده
از اینجا که من ایستاده ام دوازده تا از گلدسته های کوچک و بزرگ حرم پیداست.
حتی گلدسته های حرمتان هم دوست داشتنی است.
ای مهربانترین بانو!



توسط: قاصدک های سوخته روز چهارشنبه 89 آبان 19

س: چگونه ممکن است انسان محدود به خداوند متعال که نا محدود است علم پیدا کند؟
ج : محدود به اندازه خود به نامحدود علم پیدا میکند، مانند دریچه ای که نور به آن می تابد و به اندازه خود نور میگیرد.*

پ.ن: دریچه ها را دیده ای؟ هم اندازه نیستند. بعضی ها بزرگترند...

* علامه طباطبایی روحی فداه



توسط: قاصدک های سوخته روز یکشنبه 89 آبان 16

جوان است . دم در مغازه اش ایستاده . دارد رصد! میکند.

دلم
    برای نگاهش،
      برای فکـــرش،
         برای قلبــــش،
            و همسر آینده اش
                                  می سوزد...



پ.ن: عنوان مطلب از وبلاگ دوچشم است.





توسط: قاصدک های سوخته روز یکشنبه 89 آبان 16

<      1   2   3   4      >